حاشیه نگاری شب های بله برون-۲/ زندگی ام از شلمچه آغاز شد

در شب بله‌برون در یادمان شلمچه، جایی که دل‌ها و ذهن‌ها به سمت خداوند و شهدای انقلاب و دفاع مقدس کشیده می‌شود، حاج حسین یکتا با کلمات خود، فضای معنوی حاکم بر این مکان را به اوج رساند. در این شب، جمعی از زائرین که با شور و اشتیاق در این سرزمین تحول‌ها حضور داشتند، با حرف‌های او به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند و قلب‌ها و جان‌هایشان متحول شد.

او با اشاره به ویژگی‌های معنوی شهدا گفت: «آقا دعا کنید ما شهید بشیم! دعای امام مستجاب بود، گرفت و بچه‌ها شهید شدن. شهادت یعنی یکی شدن با خدا و به قول حاج قاسم تا کسی شهید نبود شهید نمی‌شود. پس یعنی تا کسی با خدا یکی نبود، با خدا یکی نمی‌شود.» حاج حسین با این جمله‌ها دل‌ها را به یاد شهیدان و روح شهادت برد. او توضیح داد که شهیدان نه تنها برای خدا جانشان را فدای انقلاب کردند، بلکه هر عملشان، حتی لحظه به لحظه زندگی‌شان، برای رضایت خداوند بود.

با اشاره به شهیدانی چون شهید علی چیت‌سازیان، که در شب عملیات بچه‌ها را به خط کرده بود و به آنان می‌گفت که هر کدام از شما باید خشاب تیر را برای خدا بزنید، حاج حسین این حقیقت را بیان کرد که شهدای این سرزمین در تمام جنبه‌های زندگی خود جهاد کردند. «شهید عباسعلی فیض شب‌های عملیات، به جای استراحت، کلاس درس توحید برگزار می‌کرد. شهدا در هر لحظه از زندگی‌شان در جهاد بودند.»

اما ماجرای شهید حمیدرضا جعفرزاده که برای خداوند به دنبال ذره‌بین می‌گشت تا بتواند نشانه‌هایی از خدا را پیدا کند، نمایانگر عمق اتصال این مردان بزرگ به خداوند است. «شهید حمیدرضا جعفرزاده با سوره نمل زیر لب اشک می‌ریخت و برای خدا لذت می‌برد.» این جمله به شدت بر دل حاضرین نشست و قلب‌ها را به سمت خداوند و خودسازی هدایت کرد.

حاج حسین با یادآوری عشق بی‌پایان شهدا به خداوند، از حاضران خواست تا همانطور که شهدا در سخت‌ترین شرایط زندگی خود را وقف خدا می‌کردند، آنان نیز خود را در محضر خداوند احساس کنند. «آیا تا به حال عاشق خدا شده‌اید؟ شهید مجید پازوکی می‌گفت آدم‌ها سه دسته‌اند: خام، پخته، و سوخته. سوخته‌ها کسانی هستند که به درجه‌ای از عشق به خداوند رسیده‌اند که در این عشق چیزی می‌بینند که دیگران قادر به درک آن نیستند.»

در این شب بله‌برون، حاج حسین با بیانی گرم از حاضران خواست تا به شهدا بله بگویند. «شما که اینجا هستید، شما در این محضر خدا نشسته‌اید. شهدا شما را از خودشان رونمایی می‌کنند، هر اشک شما یک مروارید است که در محضر شهدا ریخته می‌شود.» او گفت که هر قطره اشک در این شب، یادآور وعده‌هایی است که شهدا با خدا داشتند و در راه او جان خود را فدای آرمان‌هایشان کردند.

یکی از لحظات خاص این شب زمانی بود که حاج حسین از شهدا و رفتارهای اخلاقی‌شان یاد کرد. «شهدا در هر جزئیات زندگیشان مراقبت می‌کردند. به یاد شهید عبدالحسین برونسی افتادم که مراقب چشمانش بود، و حتی شهید علی رهنمون، که دست‌هایش را حنا می‌بست تا نامحرم نگاهش نکند.»

در این شب که آسمان شلمچه پر از دعا و اشک بود، حاج حسین از جوانان خواست تا مراقب خود و زندگی‌شان باشند و به شهدای این سرزمین درس‌هایی از ایثار و بندگی بیاموزند. «شما باید مثل شهدا زندگی کنید، باید به هرچیزی که برای شما جلب توجه می‌کند بگویید نه. شهدا در سخت‌ترین شرایط دنیا، حتی از نگاه به نامحرم خودداری می‌کردند.»

این شب بله‌برون در شلمچه، جایی که دل‌ها در این هوای پر از یاد شهدا، خود را می‌یافتند، فرصتی بود تا با تصمیم‌های قاطع، زندگی جدیدی شروع کنند. هلال نورانی دل‌ها در این شب پر از دعا و اشک، به سمت شهدای گرانقدر می‌درخشید و در حقیقت، همه حاضرین اینجا در دل شب بله گفتند به راهی که شهدا پیمودند، به عشقی که شهدا در آن سوختند و به حقیقتی که هیچگاه در تاریخ از بین نخواهد رفت.

گزارش از سلوا شیرازی مقدم