بسم رب الشهداء و الصدیقین
«روایت بغضها و لبخندها»
روایت آنهایی کهنه دعوتنامهای داشتند، نه ماموریتی رسمیاما دلشان مامور شده بود
روایت دانشجویی کهدفتر کلاس را بستو دلش را باز کرد برای خادمی بیمنت،آمد تا هرجا دلی سوختدستی به دل بسپارد
و روایت پسری کهچند روز استرد نگاهش رامیان ویرانههاپشت نامِ پدرش گم کرده
روایت بغضهایی کهنه فریاد شدند، نه فراموش؛فقط ریختند در انتهای چشمهایی کهقرار نبود خالی شوند از امید…
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ
شماره تلفن همراه خود را وارد کنید تا از آخرین مراسم های حاج حسین یکتا به صورت پیامکی با خبر شوید.
جهت اطلاع از آخرین مراسم های حاج حسین یکتا در خبرنامه پیامکی عضو شوید